بالا در بند 1 و 5 و 11 باشد.
جرم پولشویی با ویژگیهایی که دارد، مانند جرایم قاچاق مواد مخدر، قاچاق اسلحه، قاچاق اشیای عتیقه، و… از جمله جرایم سازمانیافته بوده و سازمانیافتگی یکی ویژگیهای مهم این جرم به شمار میرود. علاوه بر مصادیق یاد شده، منافع به دست آمده از جرایم چون شبیهسازی محصولات، سرقت هنری یا ادبی، جرایم رایانهای، فروش ساختگی، شرطبندی و واسطهگری، دستکاری بازار و کلاهبرداری، نیز عایدات عظیمی برای دستاندرکاران این اعمال فراهم میکند که به منظور تغییر موفقیتآمیز آنها نیاز به تسهیلات پولشویی است. از این رو به منظور تمهید در امر شستوشوی عواید حاصله از جرایم، بزهکاران با تشکیل گروههایی که دارای سلسله مراتب بوده و از سازماندهی خاصی پیروی میکنند در این راه همت میگمارند.95
در حقوق ایران همانطور که در فصل 1 به آن اشاره شد، جرم سازمان یافته هنوز نتوانسته جایگاه مناسب خود را در حقوق داخلی پیدا کند و در متون و مواد قانونی فقط در تبصره 1 ماده 130 گروه مجرمانه سازمان یافته تعریف شده است و خبری از جرایم سازمان یافته نیست بجز قانون مبارزه با قاچاق انسان مصوب 1383 که قانونگذار قاچاق انسان را که جرمی سازمان است، تعریف و مصادیق آن را ذکر نمود. البته در قراردادهای دو جانبه که میان ایران و بعضی کشورهای آسیایی و اروپایی منعقد شده است بر اساس آن ایران متعهد گردیده تا در مبارزه با برخی از مظاهر جرایم سازمان یافته همکاری نماید.
در مقررات و متون قانونی افغانستان تنها در قانون جلوگیری از پولشویی و عواید ناشی از جرم، سازمان جنایتکار تعریف شده و در سایر قوانین مصادیق جرم سازمان یافته ذکر نگردیده است. بند 8 ماده 3 قانون جلوگیری از پولشویی سازمان جنایتکار را این چنین تعریف مینماید: گروه متشکل از دو یا بیشتر از دو عضو است که به هدف حصول مستقیم یا غیرمستقیم وجوه، داراییها یا هر نوع منافع مالی یا غیرمالی متفقا به ارتکاب یک یا بیشتر از یک جرم توافق یا اقدام مینمایند. و در ماده 53 قانون مذکور جرم پولشویی را در صورتی که به نحو سازمان یافته ارتکاب یافته باشد به مجازات مشدد محکوم میکند و در این باره مینویسد:
هرگاه جرم پولشویی توسط عضو سازمان جنایتکار و یا شخص حکمی که تحت تملک و یا کنترل سازمان جنایتکار قرار دارد، ارتکاب گردد، طبق احکام این قانون بطور ذیل مجازات میگردد:
1- شخص حقیقی به جزای حبس که از 5 سال کمتر و از 14 سال بیشتر نباشد و جزای نقدی که از پانصد هزار افغانی کمتر و از دوملیون افغانی بیشتر نباشد محکوم میگردد
2- شخص حکمی به جزای نقدی که از دو ملیون افغانی کمتر و از ده ملیون افغانی بیشتر نباشد محکوم میگردد.
بند دوم: تعلق به قشر یقه سپیدان
گاهی اوقات، عملیات پولشویی توسط کسانی صورت میگیرد که خود مرتکب جرم مبنا شدهاند، به طور مثال شخصی که مرتکب سرقت مبالغ هنگفتی پول از یک بانک شده، مانند قضیه “سرقت از بانک برینکس مت”، به منظور مخفی نمودن این منابع از چشمهای حریصان و سودجویان و نیز فرار از دسترسی افراد پلیس و مأمورین مالیاتی و قانونی به شیوههای مختلفی توسل میجویند.
اما بعضاً این افراد که مستقلا به ارتکاب جرایم، از جمله جرایم فوق مبادرت میورزند، بعد از چندین بار تکرار و به اصطلاح “حرفهای شدن”، دیگران را نیز به چنین عملی ترغیب، تشویق، تحریک و گاهی تطمیع مینمایند و بعد از گذشت مدت کوتاهی و جمع کردن افراد نیازمند، که برای تأمین معاش خود و خانواده، هرگونه کاری را انجام میدهند، گروه و سازمانی با طرح و برنامهریزی صحیح و کارآمد را به وجود میآورند.96 سوالی که اینجا مطرح میشود این است که، آیا سازمانها و گروههای مجرمانه، همیشه از این گونه افراد، تشکیل یافتهاند؟ اگر نه، مرتکبین جرم پولشویی به عنوان جرم خاص از چه نوع تیپهایی هستند؟
با عنایت به شواهد و نمونههای عینی سازمانهای مجرمانه همچون سازمانهای مافیا، ترایاد، یاکوزا و…، پولشویی همیشه توسط انسانهای با مشکلات روانی یا اجتماعی یا نیازمند و طبقهی پایین اجتماع که به نوع آنها برچست “بیفرهنگی” زده میشود، روی نمیدهد، بلکه مطالعات نشان داده است که میزان ارتکاب جرایم همانطور که در طبقهی پایین اجتماع و در میان افراد با شرایط مذکور، اتفاق میافتد، به همان اندازه در جوامع سطح بالا و طبقهی بالای اجتماع و حتی در میان صاحبان قدرت و اریکه نشینان علم نیز دیده میشود. مثال بارزی که میتوان در این باره بدان اشاره کرد، “پنجرههای شکسته” است که این امر را بیان میکند، که اگر زمینههای ارتکار جرم در هر دو طبقه مهیا باشد، هر دو طبقهی اجتماعی مرتکب آن خواهد شد. منتهی تفاوت صرفاً در زمان به طول انجامیدن آن است. با این توضیح که برای مثال اگر یک اتومبیل پارک شده که شیشهی جلوی آن شکسته است، در محلهی دارای سطح پایین اجتماع ظرف مدت 5 ساعت تخریب شود، در محلهی دارای سطح بالای اجتماعی در حدود 8 تا 9 ساعت تخریب خواهد شد.
اما آنچه که از آوردن این نمونه، مد نظر است، ارتکاب جرایم از جانب طبقات پایین و بالای اجتماع است. به صورتی که میزان جرایم ارتکابی در بین این طبقات برابری کند. بنابراین علاوه بر افرادی که به خاطر مشکلات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، یا روانی مبادرت به ارتکاب جرم مینمایند و اصولاً این افراد را طبقات پایین اجتماع تشکیل میدهند و جرایم آنها
به “یقهآبیها” موسوم است. جرایم توسط افرادی که به “یقه سپیدان” مشهورند نیز ارتکاب مییابد که تفاوت این دو طبقه در ارتکاب جرایم در هدف و نوع نگرششان برای ارتکاب آنها است.
نخستین مورد استفاده از اصطلاح “جرایم یقه سپیدان” را معمولان به ادوین اچ ساترلند، جامعهشناس و جرمشناس آمریکایی نسبت میدهند که در سال 1940 این تعبیر را به کار برد. بزهکار یقه سپید، فردی منظم و از نظر اجتماعی سازشیافته و انطباقپذیر است. این نوع بزهکار فردی است که در ردهی اجتماعی- اقتصادی بالای جامعه تعلق دارد و قوانینی را که حاکم بر فعالیتهای حرفهای است مکرراً نقض میکند. این بزهکاران بر خلاف یقه آبیها از قدرت بازو و نیروی زور و خشونت در ارتکاب جرایم استفاده نمیکنند، از فسفر مغز نیز بهره برده و مرتکب جرایم با فکر و اندیشه میگردند. به همین خاطر در سلسله مراتب سازمانهای تبهکاری و در واقع در امر ارتکاب جرایم چون پولشویی، گرچه طبقات پایین این سلسله مراتب را افرادی که به عنوان یقه آبی معروفند، تشکیل میدهند، این یقه سفیدان و حاکمان فکریاند که در رأس هرم قرار دارند و این سازمان را هدایت و رهبری مینمایند.97
از همین رو در قانون مبارزه با پولشویی ایرن و افغانستان، در رابطه با دولت مردان و شخصیتهای سیاسی با احتیاط بیشتری برخورد شده و در رابطه با آنها که از جایگاه اجتماعی بالاتری برخوردارند با دقت بیشتری بر معاملات و حسابات بانکی ایشان نظارت خواهد شد تا روابط تجاری پر خطر ایشان تشخیص داده شود. به طور مثال ماده 15 قانون جلوگیری از پولشویی افغانستان در رابطه با اشخاص متبارز سیاسی علاوه بر اتخاذ تدابیر عام مراقبتی مندرج این قانون، مراجع گزارش دهنده را مکلف به رعایت تدابیر ذیل نموده است:
1- استفاده از سیستمهای اداره و کنترل خطر به منظور تشخیص اینکه مشتری یا مالک حقیقی، شخص متبارز سیاسی میباشد
2- کسب مجوز از مقامات ذیصلاح جهت ایجاد یا تداوم مناسبات تجاری با اشخاص متبارز سیاسی
3- اتخاذ تدابیر مناسب به منظور تشخیص منابع وجوه و داراییهای این اشخاص
4- نظارت بر روابط تجاری اشخاص متبارز سیاسی به صورت مداوم و جدی.
همچنین آئین نامه اجرایی قانون مبارزه با پولشویی ایران در مواد 9 و 10 این آیین نامه در رابطه با کنترل بر افرادی که احتمال روابط تجاری پرخطر از آنها میرود، اشخاص مشمول را موظف کرده تا به هنگام افتتاح و انسداد حساب و ارائه خدمات نسبت به مراقبت مداوم و نظارت ویژه بر اشخاص سیاسی خارجی و اشخاصی که از طریق واحد اطلاعات مالی به آنها اعلام میشود، اقدام نمایند.
بند سوم: فراملی بودن
یکی دیگر از ویژگیهایی که برای جرم پولشویی برشمرده شده است، فراملی بودن آن است. زیرا مختص به یک محیط جغرافیایی خاصی نمیباشد. اما همواره لازم نیست که بزهکار از مرز عبور کند. انتقال یا جابجایی وسایل ارتکاب جرم و عواید حاصل از آن میتواند به فعالیت مجرمانه، وصف فراملی بخشد.98
خطی که دو حاکمیت را از همدیگر جدا میسازد مرز نامیده میشود، یا به عبارت دیگر مرز، حد بین دو دولت است. از این رو گرچه عنصر اساسی بزهکاری فراملی گذشت از مرزها هست، اما به این معنی نیست که خود بزهکار از مرزها عبور نماید، بلکه میتواند بدن عبور از مرزها، با جابجایی و انتقال وسایل ارتکاب جرم و عواید حاصل از آن فعالیتهای مجرمانه فراملی داشته باشد.99
برخی از نویسندگان بین جرم فراملی و جرم بینالمللی تفاوت قایل شدهاند. به نظر آنها، آن دسته از جرایم که ارتکاب آنها مستلزم گذشتن از مرزهای یک کشور است، مثل هواپیماربایی، سرقت اموال تاریخی و فرهنگی جرایم فراملی محسوب میگردند. از سوی دیگر جرایم بینالمللی جرایمی هستند که به صلح و امنیت بشر یا به ارزشهای مشترک مورد قبول جامعه بشری خدشه وارد میسازند، از قبیل تجاوز ارضی، نسل کشی و شکنجه.100 این تفکیک البته فایده عملی چندانی در بر ندارد ولی در صورت پذیرفتن آن، جرم مورد بحث ما جزء دستهی اول قرار میگیرد.
مراد از جرم فراملی، عملی است که باعث نقل و انتقال اطلاعات، اشیا (اسلحه یا مواد مخدر)، اشخاص (اعم از بزهکاران، بزهدیدگان، یا اشخاص ثالث)، پول یا سایر اموار از مرزهای یک کشور میشود که حداقل یکی از کشورهای درگیر، برای این عمل، ویژگی مجرمانه قایل است.101
یا به عبارت دیگر، جرم فراملی، عبارت است از ارتکاب عملی که باعث نقل و انتقال موضوع جرم، اعم از (اشیا) مانند اسلحه و مواد مخدر یا (اشخاص) مثل ترانزیت قربانیان قاجاق انسان به قصد فحشا و بهرهکشی جنسی یا (درآمد حاصل از جرم منشأ) از مرزهای یک کشور به کشور دیگر میگردد.102
بنابراین جرم پولشویی نیز یک جرم فراملی است به دلیل اینکه بعد از وقوع یک جرم سازمانیافتهای مثل قاچاق مواد مخدر به وجود میآید. مجرمان برای از بین بردن منشأ غیرقانونی درآمد حاصل از قاچاق مواد مخدر اقدام به انتقال آن از طریق معاملات صوری و مبادلات خاص با استفاده از روشهای پیشرفتهی بانکی و مؤسسات مالی به خارج از کشور مینمایند و موجبات فرآیند جرم پولشویی و کندی عملیات کشف و مبارزه با این پدیده را فراهم مینمایند.
جنبهی بینالمللی این قضیه، نمودهای مختلفی پیدا میکند. زیرا روند پولشویی معمولاً روند پیچیدهای است که باعث خروج مال از کشور و انتقال آن به کشور دیگر میگردد. به عنوان نمونه در 28 سپتامبر 1992 طی عملیاتی موسوم به “یخ سبز” که برا
ی نابود کردن گروه تبهکار سازمانیافته در سیسیل انجام شد، بیش از 200 نفر در شش کشور جهان دستگیر شدند و حدود 42 میلیون دلار پول نقد از آنها کشف شد.103
به اختصار میتوان گفت که پولشویی به دو طریق جامهی فراملی بر تن میپوشد:
نخست ادغام بازارهای مالی در یک مجموعه با ماهیت جهانی، و دوم تلاش قاچاقچیان برای پرهیز از کشف عملیات مجرمانه به وسیلهی عملکرد کاملاً قانونی از طریق انتقال اموال به کشورهایی که در آنها برخورد قانونی با پولشویی ضعیفتر باشد یا فاقد قانون و یا دارای قانونگذاری در سطح ابتدایی، در مبارزه با تطهیر پول است.
این ویژگی موانع محکم و پایداری را در امر مبارزه با تطهیر پول و کیفر مرتکبین و استرداد اموال و وجوه مربوط ایجاد میکند، زیرا عناصر متشکلهی آن از دولتی به دولت دیگر متفاوت مینماید. از جمله این موانع، مقتضیات حاکمیت ملی، مصونیت سیاسی، اجرای احکام خارجی، لزوم یک محاکمه منصفانه برای قابل اجرا بودن حکم صادره در یک کشور خارجی و… است.
بند چهارم: مسبوق بودن به وقوع جرم مبنا
چنانچه متذکر گردیدیم، پولشویی فرآیندی است که به منظور مخفی نگهداشتن منشأ و منبع درآمدهای حاصل