مراحل آن را تعیین میکند و نهایتاً رأی دادگاه است که فرزندخواندگی را به وجود میآورد.
طبق قانون 2 ژوئیه 1976، دادگاه باید صلاحیت و شرایط لازم را از طریق روندی طی نماید که نهادهای محلی و فدرال در آن حضور فعالی دارند:
الف) اداره محلی حمایت از جوانان: در هر محلی که این اداره مستقر شده باشد، دادگاه مستقر در حوزه آن مرجع رسیدگی به درخواست فرزندخواندگی به عنوان مرجع صلاحیتدار شناخته میشود.
ب) قانونگذار در سطح فدرال، سه سازمان بیمه اجتماعی کار، کاریتا و دیاکنا را موظف به پیگیری دانسته است.
در کنار سازمانهایی که قانون آنها را احصاء نموده است، سازمانهای دیگری هم از نظر اداری با فرزندخواندگی مرتبط میباشند ولی تأیید نهایی عملکرد سازمانهای مذکور در قانون، به وسیله رأی دادگاه صورت میگیرد.
انتخاب خانواده برای فرزندخواندگی، در دو مرحله امکانپذیر است و پیگیری این مراحل از وظیفه سازمانهای مندرج در قانون میباشد. و اداره محلّی حمایت از جوانان پرونده را به لحاظ اداری دنبال مینماید. دو مرحله یاد شده به طور اختصار عبارتند از:
الف) پیدا کردن سوژه موردنظر خانواده و بررسی کلی صلاحیت خانواده
ب) بعد از تعیین فرزندخوانده، بررسی وضعیت در یک دوره 6 ماهه موقت و بعد از آن جهت کنترل دائم.
2-9-3- مخفی نگاه داشتن اصلیت فرزندخوانده در آلمان
هیچ روندی در قالب «زایمان بینام» حتی اگر عرفاً بین مردم وجود داشته باشد، قانونی محسوب نخواهد شد. هرچند قانون مدنی آلمان به صورت خودکار، بین تولد و نقش مادری فاصله ایجاد میکند.
«فرزندخواندگی سفید» که ناشی از نهاد «زایمان بینام» است، راهکاری است که مادران نسبت به فرزندان ناخواسته خود، پیجویی مینمایند، تا تکلیف نگهداری طفل برعهده آنان نباشد. طبق بند 3 ماده 1747 قانون مدنی آلمان، فرزندخواندگی زمانی معتبر است که طرفین آن کاملاً معلوم باشد، پس عبارت «فرزندخواندگی معلوم شده» اهمیت خاصی برای قاضی دارد و برخلاف آن، عبارت «فرزندخواندگی سفید» فاقد اعتبار قانونی است.
به همین جهت دیوان عالی کشور آلمان در رأی ژانویه 1989 خود اعلام کرد که یکی از حقوق بنیادین فرزندخوانده، اطلاع از نسب خود میباشد. این حق ناشی از قاعده اساسی «توسعه آزاد شخصیت فرد» است که طبق قانون برای هر شخص لازمالرعایه میباشد. طبق رأی دیوان عالی کشور آلمان و ماده 6 قانون حمایت از خانواده، «محدودیت ناشی از این اصل تنها میتواند به مصلحتی مهمتر اختصاص یابد» یعنی اطلاع از نسب برای کودک نباید تهدیدی را برای بنیانهای خانواده پذیرنده یا کودک، فراهم سازد.
به هر حال سری بودن اصلیت فرزندخوانده در برابر سایرین، اصلی خدشهناپذیر در تمام نظام حقوق رومی ـ ژرمنی است. طبق ماده 1748 قانون مدنی آلمان، افشاء نمودن سوابق فردی، جستجو در مورد نسب کودک و کیفیت آن، ممنوع است. البته اولیاء فرزندخواندگی و امین و قیم فرزندخوانده در صورت صغرسن فرزندخوانده و شخص فرزندخوانده اگر بیش از 14 سال سن داشته باشد، میتوانند در مورد افشاء نسب فرزند خوانده تصمیم بگیرند.
2-9-4- مزایای خاص فرزندخواندگی در آلمان
ویژگیهای عمومی فرزندخواندگی در میان غالب اعضای خانواده رومی ـ ژرمنی مشترک است، ولی بعضی از کشورها منجمله آلمان به دلایل خاصی، به ویژه به علت بروز دو جنگ جهانی و پیامدهای ناشی از آن و گسترش افراد بیسامان در کشورشان، از این نهاد شدیداً حمایت میکنند. یارانههای فراوان آموزشی و پرورشی به اولیاء فرزندخوانده، مرخصی سه ساله آموزشی برای آنها ـ در مورد کسانی که فرزندخوانده زیر 8 سال را قبولکنند ـ از جمله این مزایا محسوب میشود.

اینجا فقط تکه های از پایان نامه به صورت رندم (تصادفی) درج می شود که هنگام انتقال از فایل ورد ممکن است باعث به هم ریختگی شود و یا عکس ها ، نمودار ها و جداول درج نشوندبرای دانلود متن کامل پایان نامه ، مقاله ، تحقیق ، پروژه ، پروپوزال ،سمینار مقطع کارشناسی ، ارشد و دکتری در موضوعات مختلف با فرمت ورد می توانید به سایت 40y.ir مراجعه نمایید.
رشته حقوق همه گرایش ها : عمومی ، جزا و جرم شناسی ، بین الملل،خصوصی…
در این سایت مجموعه بسیار بزرگی از مقالات و پایان نامه ها با منابع و ماخذ کامل درج شده که قسمتی از آنها به صورت رایگان و بقیه برای فروش و دانلود درج شده اند
2-10- بررسی نهاد فرزندخواندگی در فرانسه
اولین بارقههای فرزندخواندگی را میتوان در انقلاب کبیر فرانسه جستجو نمود. ناپلئون بناپارت در جستجوی فرصتی از دست رفته، فرزندخواندگی را احیاء نمود.
سابقه قانونی فرزندخواندگی در قوانین مدرن فرانسه به قانون 19 ژوئن 1923 باز میگردد که همراه با قانون 29 ژوئیه 1939 در قالب قانون خانواده مطرح شد و در نهایت با قانون 23 دسامبر 1958 وارد قانون مدنی شد.
در فرانسه، مانند سایر کشورهای رومی ـ ژرمنی، فرزندخواندگی به وسیله صدور رأی قضایی در دادگاه استان، توسط قضات دادگاه خانواده محقق میگردد که به دو صورت فرزندخواندگی کامل و فرزندخواندگی ساده وجود دارد.
حقوقدانان فرانسوی فرزندخواندگی کامل را به عنوان «در حکم فرزند قانونی» چنین توصیف میکنند:«فرزندخواندگی کامل، جدایی کامل کودک از خانواده اصلیاش (غیر از نسب و همسر) و پیوستن به خانواده دیگری میباشد» به علاوه «فرزندخواندگی کامل تمام روابط فرزندخوانده را از اولیاء اصلیاش به اولیاء فرزندخواندگی منتقل میکند (غیر از رابطه بیولوژیکی و نسب…)».
فرزندخواندگی ساده چنین تعریف شده است که «رابطهای به توافق اراده فرزندخوانده و اولیاء فرزندخواندگی، و در صورت صغیر بودن فرزندخوانده، به توافق امین یا قیم وی با اولیاء فرزندخواندگی گفته میشود»
2-10-1- شرایط مربوط به فرزندخواندگی در فرانسه
همان طور که سابقاً توضیح داده شد، فرزندخواندگی ساده به توافق طرفین بستگی دارد لیکن کلیات آن میبایست در چارچوب و حدود قانون باشد، در مقابل، تمام شرایط فرزندخواندگی کامل در قانون توضیح داده شده است.
فرزندخواندگی کامل در فرانسه نسبت به اطفال زیر 15 سال نیز امکان دارد.
طبق بند 1 ماده 343 از قانون مدنی فرانسه، فرزندخواندگی برای آن دسته از زوجینی امکانپذیر است که حداقل 2 سال از ازدواج آنها گذشته باشد یا هر دوی آنها بیش از 28 سال سن داشته باشند. همچنین فرزندخواندگی توسط کسانی که با یکدیگر علقه زوجیت قانونی ندارند، ممنوع میباشد مگر اینکه کودک فرزند طبیعی آنها باشد ـ یا کسانی که در تفریق جسمانی به سر میبرند، میتوانند کودکی را به فرزندخواندگی بپذیرند، ـ به علاوه منعی برای فرزندخواندگی همسر وجود ندارد.
در حقوق فرانسه، فرزندخواندگی افراد مجرد اکیداً ممنوع اعلام شده است. حتی اگر فرزند همسر به عنوانِ فرزندخوانده مدنظر باشد.
طبق بند 5 ماده 348 قانون مدنی فرانسه، فرزندان زیر 2 سال که تحت حمایت سازمان «تأمین اجتماعی کودکان» قرار دارند به عنوان فرزندخوانده به زوجین پیشنهاد میشوند.
سنی که برای فرزندخواندگی کودکان مطرح است نسبت به تابعیت آنها متفاوت است، حداقل سن برای کودکان فرانسوی 3 ماه و برای اطفال خارجی از بدو تولد است.
با تمام اهمیتی که دولت فرانسه به فرزندخواندگی اطفال فرانسوی میدهد، پذیرش فرزندخواندگی در فرانسه نسبت به کودکان خارجی بیشتر از کودکان فرانسوی است و این در حالی است که طبق قانون 7 نوامبر 1984 سازمان فعالیتهای بهداشتی و اجتماعی کودکان مالیات بیشتری را برای پذیرش فرزندخواندگی کودکان خارجی تعیین نموده است.
2-10-2- سازمانهای مربوط به فرزندخواندگی در فرانسه
سازمان فعالیتهای بهداشتی و اجتماعی کودکان مهمترین مرجعی است که در فرانسه به تحقیق و بررسی و معرفی این نهاد حقوقی میپردازد، طبق قانون 15 آوریل 1943، پروندههای قبلی هم در این سازمان نگهداری میگردد و کارشناسان این سازمان کاملاً مورد تایید دادگاههای فرانسه از جهت رسیدگی به مسأله فرزندخواندگی میباشند.
در کنار این سازمان دولتی، دولت فرانسه به آژانسهای خصوصی نیز امکان فعالیت در زمینه تحقیق و بررسی و معرفی فرزندخواندگی را داده است. البته بر فعالیتهای آژانسهای خصوصی، سازمان فعالیتهای بهداشتی و اجتماعی کودکان نظارت میکند. همچنین سازمانهای کمکهای مردمی، در این گونه زمینهها نقش فعالی دارند.
در فرانسه نیز همانند آلمان، برای فرزندخواندگی دو مرحله جهت نگهداری طفل و نظارت بر رابطه فرزندخواندگی وجود دارد. با این تفاوت که در مرحله دوم طرفین فرزندخواندگی کاملاً معلوم میشوند، طبق بند 3 ماده 348 قانون مدنی فرانسه، مدت اولیه 2 ماه و مدت آزمایشی 6 ماه میباشد.
2-11- فرزندخواندگی در ایالات متحده آمریکا
فرزندخواندگی در ایالات متحده امریکا، یک عمل حقوقی است که یک فرد زیر سن ۱۸ سالگی را به طور دائم تحت سرپرستی پدر و مادری قرار میدهد که فرد در آن خانواده متولد نشده است. ایالات متحده امریکا علاوه بر فرزندخواندگی، دارای یک سیستم مراقبت از کودکان نیز است که در آن افرادی، از کودکانی که قادر به زندگی با پدر و مادر بیولوژیک خود نیستند، مراقبت میکنند و به عبارتی نقش دایهی فرزند را دارند. ممکن است دایه فرزند، بعد از مدتی او را به فرزندخواندگی قبول نماید و پدرخوانده یا مادرخوانده او شود. قابل توجه است که با تصویب قانون فرزندخواندگی و خانوادههای ایمن در سال ۱۹۹۷، در ایالات متحده تعداد کودکان تحت مراقبت و نگهداری که به فرزندخواندگی قبول شدند، تقریبا دو برابر شد. اگر کودکی که در سیستم مراقبتهای پرورشی دولتی ایالات متحده امریکا میباشد، تا سن ۱۸ سالگی به فرزندخواندگی پذیرفته نشود یا به حضانت پدر و مادر واقعی خود بازگردد، در هجدهمین سالگرد تولدش از سیستم مراقبت از کودکان خارج میگردد. قبولی و پذیر
ش فرزند در داخل ایالتهای امریکا میتواند به چند صورت نمایان شود:فرزندخواندگی باواسطه و به نمایندگی، فرزندخواندگی بیواسطه و مستقل؛ فرزندخواندگی فرانژادی؛ بینالمللی؛ علنی و آشکار، غیرعلنی و محرمانه.
2-12- فرزندخواندگی بینالمللی
این شکل از فرزندخواندگی پدیدهای است که عمری بیشتر از یک قرن ندارد ولی در طی همین یک قرن گذشته، مخصوصاً چند دهه اخیر، به طور قابل توجهی در اروپا رشد یافته است. و حتی در آمریکا، مشخصات کودکان به منظور ایجاد رابطه فرزندخواندگی با آنان بر روی اینترنت قرار دارد.
فرزندخواندگی بینالمللی، تبلور شکلی از فرزندخواندگی است که در آن طرفین فرزندخوانده اولیاء فرزندخواندگی دارای تابعیت واحد نباشند به عبارت دیگر اگر در جریان فرزندخواندگی «عنصر خارجی» متصف به یکی از طرفین باشد، فرزندخواندگی بینالمللی تحقق مییابد. نسبت به تأسیس حقوقی فرزندخواندگی حساسیتهای بسیاری از طرف مجامع بینالمللی نشان داده شده است. به عنوان مثال یونسکو مهمترین دلیل را سوءاستفاده از این نهاد ذکر کرده است. اینگونه حساسیتها بیشتر در کشورهای پذیرنده (مقصد) که تقاضای بیشتری برای اینگونه فرزندخواندگی دارند ابراز شده است. البته توجه مطلوب به این وضعیت، مدیون فعالیتهای بینالمللی کشورها و سازمان ملل میباشد.
کنوانسیون 29 مه 1993، در مورد «حمایت از کودکان و همکاری در زمینه فرزندخواندگی بینالمللی» که توسط کنفرانس حقوق بینالملل خصوصی در لاهه تصویب و در 5 مه 1995 لازمالاجراء شد. راهکار بزرگی محسوب میگردد که موانع بسیاری از سوءاستفادهها را در این زمینه از بین برده و تأمین اهداف فرزندخواندگی بینالمللی را فراهم نموده است و نهایتاً، «اخلاقی نمودن فرزندخواندگی را باعث گردیده است طبق این کنوانسیون دولتها موظفند تا با تعامل تنگاتنگ و جدی، به ویژه با ارتباط تنگاتنگ میان قضات و دستگاههای اداری کشورهای مبداء و مقصد به اهداف این کنوانسیون نایل گردند.
گرچه این کنوانسیون، قدم مهمی در تضمین حقوق کودکان در عرصه بینالمللی به ویژه فرزندخواندگی محسوب میگردد، ولی در عمل هنوز هم در اروپا قاچاق کودکان بسیار شایع است.
علاوه بر کنوانسیون 19 مه 1993 لاهه، کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل با شعار احترام به شرافت لاینفک تمام اعضای خانواده انسانی، و برابری حقوق آنها، دولتها را موظف نموده تا به شرافت و ارزشهای وجودی انسان، مخصوصاً کودکان احترام بگذارند و با اجرای سیاستهای افتراقی نسبت به