حتی نام نوههای ایشان نیز در ردیف فرندانشان قرار گرفته باشد و یا به دلیل سرپرستی بعضی از شیعیان بنیهاشم مانند فرزندان امام مجتبی(علیه السلام) به اشتباه نام آنان نیز در شمار فرزندان ایشان دانسته شده باشد.۳۱۱
علی بنعیسی اربلی نویسنده معروف کشف الغمه فی معرفه الائمه مینویسد امام حسین(علیه السلام) شش پسر و چهار دختر داشت با این حال هنگام بر شمردن دختران حضرت نام سه نفر، زینب، سکینه، فاطمه را میبرد و از نفر چهارم سخنی به میان نمیآورد. ۳۱۲
علامه حائری در کتاب معالی السبطین مینویسد برخی مانند محمد بنطلحه مشافعی(از علماء اهل تسنن) مینویسد امام حسین(علیه السلام) ده فرزند داشته که عبارت از شش پسر و چهار دختر بود دختران آن حضرت سکینه، فاطمه صغری، فاطمه کبری و رقیه بودهاند آنگاه درباره رقیه مینویسد پنج یا هفت ساله بود که در شام درگذشت و مادرش شاه زنان یزدگرد است.۳۱۳
ذکر نشدن نام رقیه در کتابهایی مانند ارشاد شیخ مفید، اعلام الوری، کشف الغمه و دلایل الامامه نمیتواند دلیل بر نبودن چنین شخصیتی در تاریخ باشد و در صورت وجود این شخصیت بهطور قطع این فرد در کودکی در شام از دنیا رفته است بعضی فاطمه صغری را همان رقیه دانستهاند که در خرابههای شام از دنیا رفت.
بیشتر منابع از چهار پسر و دو دختر برای امام حسین(علیه السلام) نام بردهاند.
۱ـ علی اکبر که در کربلا شهید شد.
۲ـ علی اصغر که همان زینالعابدین است و به علت بیماری از فاجعهی کربلا جان سالم بدر برد.
۳ـ عبدالله
۴ـ ابوبکر و یا جعفر که در کربلا کشته شدند و دو دختر به نام سکینه و فاطمه.
نسل امام حسین از حضرت سجاد ادامه پیدا کرد و گزارشی از ازدواج پسران امام حسین(علیه السلام) با خاندان خلفا بهدست نیامد
در اینکه علی اکبر فرزند داشته است یا نه دو قول وجود دارد:۳۱۴
مرحوم علوى به صراحت گفته است که على اکبر فرزندى از خود به جاى نگذاشت.
او مىگوید: این را چندین تن از بزرگان ما نقل کردهاند؛ و حسام الدین در حدائق الوردیه گفته است که او فرزند داشته است.
ما به قول دوم را قبول داریم و گواه آن، مطلبى است که ابو حمزه ثمالى از امام صادق (علیه السلام) نقل مىکند که حضرت به وى فرمود: «صورتت را بر قبر بگذار و بگو اى ابالحسن درود خداوند بر تو باد!»
هر چند احتمال دارد که کنیه براى تفأل زدن به فرزند نیکو باشد، همین طور هم احتمال دارد که به صورت حقیقى صادر شده و ایشان پسرى به نام حسن داشته است.
روایت أحمد بنأبى نصر بزنطى حاکى از آن است که آن حضرت با یکى از کنیزانش ازدواج کرد و از او فرزندى داشت. وى به امام رضا (علیه السلام) عرض کرد: آیا مرد مىتواند با زنى و با امّ ولد پدر آن زن ازدواج کند؟
فرمود: منعى ندارد. احمد گفت: شنیدهام که على بنالحسین، سجاد (علیه السلام)، با دختر حسن بنعلى و ام ولد پدر او ازدواج کرد، آیا این خبر درست است؟ فرمود: چنین نیست، بلکه او با دختر امام حسن (علیه السلام) و ام ولد على بنالحسین [علىاکبر] که نزد شما کشته شد ازدواج کرد.
روشن است که به کنیز هنگامى امّ ولد گفته مىشود که براى آقایش فرزند آورده باشد.
بنابراین، این روایت به صراحت بیان مىدارد که على اکبر کنیزى داشت که از او صاحب فرزند شده بود.
حضرت زینالعابدین نیز با امعبدالله دختر امام حسن(علیه السلام) کرد و صاحب فرزندانی به نامهای محمدباقر، حسن، حسین، عبدالله الباهر شد.۳۱۵
ازدواج دختران امام حسین(علیه السلام) با خاندان خلفا
منابع از دو دختر به نام سکینه و فاطمه برای امام حسین(علیه السلام) نام بردهاند و گزارشهایی از ازدواج آنان آورده شده است. ازدواجهای این دو دختر در تاریخ محل بحث و تردید بوده و بسیاری از شیعیان آنها را مردود دانستهاند لذا در حد توان بحث و بررسی این ازدواجها میپردازیم.
۱. سکینه
آمنه یا امیمه یکی از دختران حسین بنعلی بود مادر وی رباب بنت امرؤ القیس بنعدی بناوس بنجابر بنکعب بنعلیم بنجناب۳۱۶ به وی لقب سکینه داده بود او به لحاظ ادب و فصاحت و زیبایی شأن بالایی داشت و مانند شعرا بود۳۱۷ سکینه در جنگ کربلا حضور داشت و در سال ۱۱۷ هجری قمری در مدینه از دنیا رفت اکثر مورخان از ازدواجهای مکرر سکینه یاد کردهاند.۳۱۸ اولین شوهر سکینه عبدالله بنحسن پسر عموی آن بزرگوار بود که در کربلا کشته شد دومین شوهر سکینه مصعب بنزبیر بوده است وی مهریه سکینه را یک میلیون درهم قرار داد و امام سجاد(علیه السلام) او را نزد شوهر برد و سکینه دختری از وی به نام فاطمه داشت.۳۱۹ برخی نام این فرزند را رباب دانستهاند که در خردسالی از دنیا رفت.۳۲۰
مصعب بنالزبیر حاکم کوفه بود و گرفتار جنگ با عبدالملک مروان شد قبل از جنگ که احساس میکرد کشته خواهد شد نامهای به سکینه نوشت.۳۲۱ پس از کشته شدن مصعب مردم کوفه از سکینه خواستند که در کوفه بماند و بر او درود فرستادند وی پاسخ داد: خداوند میداند که من شما را دشمن دارم شما جدم علی و پدرم حسین و برادرم علی و همسرم مصعب را کشتید پس چگونه به دیدار من آمدهاید.۳۲۲
«لعنکم الله یا اهل الکوفه ایتمتمونی صغیره وارملتمونی کبیره؛ ای اهل کوفه خدا شما را لعنت کند شما مرا در کودکی یتیم و در بزرگسالی بیوه کردید و حالا از من میخواهید در میان شما باشم.» پس از مدتی عبدالملک بنمروان از سکینه خواستگاری کرد ولی وی نپذیرفت و این باعث کینه دستگاه خلافت مروانی با سکینه شد.۳۲۳
مسئلهای فقهی
فقها شیعه از این ازدواجها ی سکینه استفاده فقهی کردهاند چون این ازدواج سکینه جزو مسلمات تاریخ است و اعتقادات مصعب نیز روشن که امامت را باور نداشته است. از این رو گفتهاند: این نشان میدهد که ازدواج زنان شیعه با مردان غیرشیعه از مسلمانان جایز است و باطل نمیباشد.
مرحوم خوانساری در جامع المدارک مینویسد: آیا میبینی که ازدواج سکینه دختر امام حسین(علیه السلام) با مصعب بنزبیر که حالش معلوم است باطل باشد.۳۲۴ یعنی اشکال در صحت چنین ازدواجهایی نیست بنابراین اگر در زمانی از این موضوع نهی شده است و به نفی آن فتوا دادهاند به جهت مسائل خاص آن مقطع بوده است.
مرحوم تهرانی هم در کتاب امام شناسی در این ارتباط مینویسد: ازدواج سکینه بنتالحسین با مصعب بنزبیر از مسلمات تاریخی است، چرا ما باید به واسطه انحراف مصعب آن را رد کنیم؟ در حالیکه روی قرائن تاریخی شاید حال مصعب در آن وقت خراب نبوده است و شاید مسائل جنبی به قدری قوی بوده است که ما اینک نتوانیم درست آن را تجزیه و تحلیل بنماییم.
البته واقعیت این است که ازدواج سکینه تا آخر لحظات زندگی مصعب ادامه داشته است. کتاب فقه الصادق نیز این ازدواجها را دلیل بر جواز ازدواج زنان شیعه با مردان عامه میداند.۳۲۵
ازدواجهای دیگر سکینه
پس از مصعب، سکینه با عبدالله بنعثمان بنعبدالله بنحکیم بنحزام ازدواج کرد و سه فرزند به نامهای عثمان، حکیم، ربیحه، از وی متولد شد نه عثمان لقبش قرین بود و فرزندانی از وی باقی ماند.۳۲۶
ازدواج بعدی سکینه با اصبغ بنعبدالعزیز بنمروان بنحکم اموی برادر عمر بنعبدالعزیز۳۲۷ و حاکم مصر بود سکینه گفت مصر آب و هوای خوبی ندارد اصبغ، شهرکی برای وی ایجاد کرد که به آن شهر اصبغ میگفتند، عبدالملک مروان وقتی متوجه این ازدوج شد به او دستور داد که یا مصر را انتخاب کند یا سکینه را، او سکینه را طلاق داد و بیست هزار درهم برای وی فرستاد.۳۲۸
برابر نقلی سکینه به طرف مصر حرکت کرد به دمشق که رسید اصبغ از دنیا رفت۳۲۹ اصبغ در سال ۸۶ درگذشت.۳۳۰ شاید دستگاه خلافت در مرگ وی بی تأثیر نبوده است.
از منابع تاریخی استفاده میشود که دستگاه خلافت نقش مهمی در جدائیهای سکینه داشته است و کینه توزانه نمیخواسته وی دارای زندگی آرامی باشد.
آرامگاه سکینه[در شام] در باب الصغیر ابتدای در اصلی و دارای گنبدی بزرگ به رنگ سبز است که دو گنبد دیگر نیز اطراف آن هستند. بر فراز این مرقد منارهای نیز به رنگ سبز دیده میشود. مقبره سکینه و ام کلثوم زینب صغری (دختر علی بنابیطالب) هر دو داخل یک حجره و شبستان بزرگی است. نمای این مرقد از قبل از دوران عثمانی است که به احتمال زیاد در آن دوران تجدید بنا شده و بر اساس تابلویی که بر در ورودی نصب گردیده در سال ۱۳۳۰ نیز مرمت شده است.
اکثر مورخان ازدواجهای مکرر سکینه یاد کردهاند بعضی منابع ۳ شوهر (۱ـ عبدالله بنالحسن مثنی، ۲ـ عبدالله بنعثمان بنعفان، ۳ـ مصعب بنالزبیر) و بعضی منابع ۵ شوهر برای سکینه نام
بردهاند ۳۳۱ در کتاب نسب قریش نامی از عبدالله بنحسن همسر سکینه نیاورده است ولی هسران سکینه را مصعب بنزبیر، عبدالله بنعثمان بنحکیم بنحزام بنخویلد، زین بنعمرو بنعثمان بنعفان، ابراهیم بنعبدالرحمن بنعرف، اصبغ بنعبدالعزیز بنمروان بنحکیم نام برده است.
این ازدواجها بهخصوص از طرف شیعه مردود دانسته شده است. شیعیان معتقد هستند که حضرت جز با پسر عمویش عبدالله بنحسن و بعد هم با مصعب الزبیر با کسی دیگری ازدواج نکرده است. خانم دکتر بنت الشاطی در کتاب سکینه بنت الحسین بهطور مفصل به این ازدواجها پرداخته است ایشان معتقد هستند که بسیاری از این اسامی (شوهران حضرت سکینه) بهصورت نادرستی مخلوط شدهاند تا جایی که یک اسم دو نیمه شده است و هر نیمه نام یک شوهر ذکر شده است. مثلا عبدالله بنعثمان بنعبدالله بنحکیم بنحزام دو بخش میشود و دو شوهر بنامهای عبدالله بنعثمان و عمرو بنحکیم بنحزام یا آنچه که در دایرهالمعارف ترجمه شده عمرو بنحاکم نمایان شده است.۳۳۲ یا روایات ضد و نقیض در این باره زیاد گفته شده است مثلا در یک صفحه از کتاب الاغانی چهار روایت که چهار تای آنان با هم تناقض دارد دیده میشود و ابوالفرج آنان را پیوسته آورده است و اگر در یک جا هم اختلاف آنچنان باشد که اصبغ مروانی در یک روایت شوهر نخستین سکینه و در روایت دیگر شوهر چهارم او باشد ابوالفرج یک کلمه از این اختلاف حرفی نمیزند۳۳۳ یکی از کسانی که درباره انساب کتاب نوشته است زیبر بنبکار است وی و عمویش مصعب دشمنی و عداوت با خاندان اهلبیت داشتند ابنابیالحدید و بیشتر مورخان ذکر کردهاند که وقتی عبدالله بنزبیر خطبه میخواند بارها نام رسولخدا را حذف میکرده است این خاندان علاوه بر این اتهامات دیگری هم به حضرت سکینه وارد کردهاند از جمله اجتماع صورین است۳۳۴این اجتماع زمانی بر پا شده که مدینه در سوگ کربلا فرو رفته و رباب مادر سکینه بنا به گفته ابنکثیر وقتی اشراف قریش از او خواستگاری کردند گفت من پس از رسول خدا شوهری را انتخاب نمیکنم و پس از حسین(علیه السلام) سقفی مرا با