نوشتن این پایان نامه بررسی ازدواجهایی است که بین دو نسل از (ائمه، فرزندان، نوادگان) علویان با کسانی که نسب آنان به خلفای نخستین، خلفای بنیامیه با دو شاخه مروانیـ سفیانی، آل زبیر میرسد را با ازدواجهای دیگرکه علویان با خاندانهایی غیر از خلفا انجام دادهاند مقایسه و بررسی کند.
۲-الاسماءوالمصاهرات بین اهل بیت و الصحابه تالیف ابیمعاذ السید بناحمدبن ابراهیم، فهرسه مکتبه الکویت الوطنیه، الطبع الثانی، ۱۴۲۷ه/۲۰۰۷م
این کتاب ابتدا به علویانی که نام خلیفه ابوبکر را انتخاب کردهاند و اسامی آنان را برگزیدند اشاره کرده و در ادامه کسانی از اهل بیت که نام عمر و عثمان و طلحه و عایشه را انتخاب کردند را آورده است.همچنین به ازدواج فرزندان اهل بیت و دیگر صحابه با خلفا اشاره کرده است.
این کتاب مانند کتاب قبل به نقد و بررسی روایات نپرداخته و فهرستی بلند بالا به همراه نمودارهای رنگی و جذاب آورده است و در آخر به ازدواجهای علویان با عباسیان اشاره میکند.از نقاط ضعف کتاب آوردن گزارشات صرف است درحالیکه بعضی از اسامی برای دو نفر، و گاهی یک اسم به چند بخش تقسیم شده و هر بخش آن یک فرد حقیقی در نظر گرفته شده که بعضأ با چند نفر ازدواج کرده است شاهد مثال ازدواجهای حضرت سکینه دختر امام حسین است که به اشتباه نام عبدالله بنعثمان بنعبدالله بنحکیم بنحزام دو بخش میشود و دو شوهر به نامهای عبدالله بنعثمان و عمروبن حکیم بنحزام ذکر کردهاند.این کتاب به نام خویشاوندی آل بیت و صحابه توسط اسحاق بنعبدالله بندبیری در سال ۱۴۲۹ه/ترجمه شده است از ویژگی ممتاز این قبیل کتابهاداشتن نمودارهای رنگی و جذاب است.
آقای محمد رضا هدایت پناه در کتاب زبیریان و تدوین سیره نبوی روایات آل زبیر را در سیره نبوی و تأثیر این روایات بر منابع دیگر را بررسی کرده و به این نتیجه رسیده که بیشتر روایات خاندان آل زبیر به عایشه که روابط سببی نزدیک با این خاندان دارد(عایشه خاله عبدالله بنالزبیر و مورد علاقه و حمایت خاص عایشه قرار داشته است.) میرسد و منابع دیگر مانند ابنسعد روایات خود را از روایات زبیری گرفتهاند.همچنین حاکمبت تفکر عثمانی و دفاع از خلفای سه گانه بویژه خلیفه اول و دوم، حمایت از سران جنگ جمل، موضع گیری مثبت برای امویان، از ویژگیهای روایات آل زبیر است که متأسفانه منبع بساری از اخبار بودهاند و کتابهایی مانند المصاهرات به چنین ویژگیهایی توجه نکردهاند و تمام روایات آل زبیر را موثق دانستهاند.
در باب روایات آل زبیر دو مقاله با عنوان «منابع و سرچشمههای اطلاعات روایی آل زبیر در صدر اسلام»در نیمسال نامه تخصصی تاریخ و تمدن اسلامی (س۳، ش۵، بهار و تابستان ۱۳۸۶)و دیگری با نام «گزارش آماری درباره راویان آل زبیر و همسران و موالی آنان »هردو به قلم دکتر محمد رضا غضنفری نوشته شده است این دو مقاله بخشی از رساله دکتری ایشان بوده که با عنوان «کارنامه علمی و فرهنگی آل زیر در حدیث و تاریخ نگاری» به راهنمایی دکتر محمد علی بیگی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات تهران تدوین یافته و در تاریخ ۳۰/۱۱/۱۳۸۵دفاع شده است.۱
معرفی و نقد منابع
۱ـ عمده الطالب فى انساب آل ابى طالب
کتابی است به زبان عربی در یک جلد درباره نسب اولاد پیامبر اسلام که توسط عالم شیعی و نسب شناس بنام قرن نهم هجری سیداحمد بنعلی بنعنبه (۷۴۸ـ ۸۲۴ هجری قمری) از نوادگان امام حسن نوشته شده است ابنعنبه علت و انگیزه اصلی تألیف این کتاب را چنین بیان کرده که چون به مناطق مختلف سفر کرده، دیده است افرادى ادعاى علوى بودن دارند و کسى آن را انکار نمىکند، چه اینکه به انساب علویون آگاه نیستند؛ لذا براى تبیین اصول و فروع این انساب کتاب حاضر را تالیف و به تیمور لنگ تقدیم کرده است. وى تاریخ پایان این کتاب را سال ۸۱۴ ق ثبت کرده است.
کتاب عمده الطالب با نسب آباء پیامبر از نضر تا عدنان و از عدنان تا ابراهیم خلیل آغاز میشود و در ادامه به اعقاب سه پسر ابیطالب بنامهای عقیل بنابیطالب، جعفربن ابیطالب، علی بنابیطالب، میپردازد.
در پایان بهطور مشخص در دو بخش مجزا به اعقاب امام حسن و امام حسین دو فرزند بزرگوار امام علی اشاره میکند.
تقسیمات و فصل بندی کتاب راه را برای یافتن یک شخص یا نسب او آسان کرده است اما مؤلف به همه منابع اشاره نکرده و نام راوی یا کتابی که مطلب خاصی را از آن نقل کرده اشاره میکند.
علوم فقه و اصول و کلام اولیه را نزد پدرش آموخت و پس از وفات پدر به شهر رى سفر نموده و نزد کمال سمعانى رفت و او را به عنوان مرشد و استاد برگزید. پس از مدتى جهت تکمیل دروس، به مراغه سفر نمود و علم کلام و حکمت را نزد مجد الدین جیلی که از بزرگان فن بود آموخت.
رازى مدتى به سفر رفت و در خوارزم و ماوراء النهر به دلیل بیان مطالبى بر خلاف مذهب مردم آنجا، از شهر اخراج شده به هرات رفت. در آنجا مورد اکرام و احترام سلاطین غورى قرار گرفت و سلطان غیاث الدین محمد غورى مسجد جامع بزرگ و مدرسه جامع هرات را براى مجالس پند و درس امام فخر رازى بنا نهاد.
فخر رازى به دلیل آنکه دو پسرش داماد یکى از ثروتمندان رى بودند، از وضع مالى خوبى برخوردار بود.
او در موضوعات مختلفى از خود آثارى بر جاى گذاشته که از آن جمله تفسیر کبیر با عنوان مفاتیح الغیب و همچنین کتابى در بیان انساب آل ابىطالب با عنوان الشجره المبارکه فی أنساب الطالبیه است فخر رازى به سال ۶۰۶ در هرات از دنیا رفت.
۲ـ الشجره المبارکه فی أنساب الطالبیه
نوشته فخر الدین ابو عبدالله محمدبن عمربن حسین رازی شافعی ( ۵۴۴ـ ۶۰۶) فقیه، فیلسوف، مفسر، متکلم، کتابی یک جلدی در علم انساب به زبانم عربی است که شجرهنامه فرزندان و اعقاب امیر مؤمنان على(علیه السلام) را آورده است.
نویسنده در ابتدا به معرفی فرزندان علی(علیه السلام) از حضرت فاطمه(سلام الله علیها) بهترتیب امام حسن و فرزندان و نوادگان وی تا عصر خود و سپس امام حسین و فرزندان و نوادگان وی پرداخته است و سپس از دیگر همسران حضرت یعنی خوله. بنت عمیس الخثعمیه، فاطمه ام البنین بنت حزام بنالعامریه و صهبای تغلبیه نام میبرد و پس از آن اعقاب امام حسن و اعقاب آنان را نسل به نسل معرفی میکند. در بخش دیگری به معرفی نسب اولاد امام حسین که همان ائمه طاهرین هستند میپردازد از اعقاب جعفر کذاب، موسی مبرق، اسماعیل پسر امام صادق، اعقاب زید شهید، اعقاب محمد دیباج و غیره نیز یاد میشود در بخش بعدی نسب نامه فرزندان محمد بنحنفیه ذکر میشود و در بخش دیگر به نسب فرزندان قمر بنیهاشم، ابوالفضل العباس پرداخته میشود مولف در ادامه از نسب اولاد جعفر بنابیطالب و نسب ابو یزید عقیل بنابیطالب نیز یاد میکند در پایان نیز فهرستی از اعلام مرد صاحب نسب و نیز فهرستی از اعلام زنان ایشان، فهرستی از القاب ایشان و همچنین فهرستی از اماکن و بقاع که در متن آمده ارائه شده است.
در این کتاب علاوه بر شناسایی فرزندان ائمه و ذریه رسول الله مجموعهای از گزارشات تاریخی وجود دارد که در کتب معمول تاریخی یافت نمیشود.
تقسیمات و فصل بندی کتاب چندان راه گشا نیست و برای یافتن یک شخص یا نسب او بایستی در مظان آن جستجوی کافی کرد زیرا ممکن است بیان فرزندان و اعقاب آنان به درازا بکشد و پیدا کردن اعقاب دیگر فرزندان در این میان کار دقیقی خواهد بود.
عناوین کتابها و رسائل ابنحزم گواه بر این است که وى نویسندهاى بسیار پرکار بوده است. گزارشهاى تاریخ نگاران نیز نشان مىدهد که نوشتههاى وى به شمار شگفتانگیزى مىرسیده است. مثلا از پسرش ابو رافع فضل(د ۴۷۹ ق/۱۰۸۶ م) نقل مىشود که شمار نوشتههاى پدرش در فقه، حدیث، اصول، نحو و لغت، ملل و نحل، تاریخ و نیز ردّیّههایى که بر مخالفان نوشته به حدود ۴۰۰ مجلد مىرسیده و نزدیک به ۸۰۰۰۰ برگ را در بر مىگرفته است، بدین سان وى را از لحاظ کثرت نوشتههایش با محمد بنجریر طبرى نویسنده تاریخ مشهور مقایسه کردهاند. (ابن صاعد، ۷۶ـ ۷۷)، اما از همه این نوشتهها اکنون جز چند کتاب و تعدادى رساله باقى نمانده است.
۳ـ جمهره أنساب العرب:
کتاب جمهره به زبان عربی در یک جلد تالیف ابنحزم ابو محمد علی بناحمد بنسعید، فقیه، محدث، فیلسوف، عالم ادیان و مذاهب و شاعر و یکی از درخشانترین چهرههای فرهنگ اسلامی در اندلس (۳۸۴ـ ۴۵۶هجری قمری) گستردهترین و جامعترین کتاب نسب شناسی است.
شهرت خاندان ابنحزم با پدرش آغاز مىشود. پدرش و وى در یکى از بحرانىترین و پرآشوبترین دورانهاى تاریخ اندلس مىزیستهاند، که همزمان با پایان خلافت امویان و فروپاشى وحدت جغرافیایى ـ سیاسى اندلس و آغاز آشفتگى و انحطاط بوده است(نک: ابنحزم، خاندان).
عناوین کتابها و رسائل ابنحزم گواه بر این است که وى نویسندهاى بسیار پرکار بوده است. گزارشهاى تاریخ نگاران نیز نشان مىدهد که نوشتههاى وى به شمار شگفتانگیزى مىرسیده است. مثلا از پسرش ابو رافع فضل (د ۴۷۹ ق/۱۰۸۶ م) نقل مىشود که شمار نوشتههاى پدرش در فقه، حدیث، اصول، نحو و لغت، ملل و نحل، تاریخ و نیز ردّیّههایى که بر مخالفان نوشته به حدود ۴۰۰ مجلد مىرسیده و نزدیک به ۸۰۰۰۰ برگ را در بر مىگرفته است، بدین سان وى را از لحاظ کثرت نوشتههایش با محمد بنجریر طبرى نویسنده تاریخ مشهور مقایسه کردهاند(ابن صاعد، ۷۶ـ ۷۷)، اما از همه این نوشتهها اکنون جز چند کتاب و تعدادى رساله باقى نمانده است.
ابن حزم با مطالعه و تلخیص کتابهاى نسب شناسى، رجال، تاریخ، زندگینامه نویسى و غیره که پیش از این نوشته شده، یک مجموعه کامل و مرتبط به هم را نوشت. این مجموعه در بردارنده
نام صحابه، بزرگان خاندان پیامبر(صلی الله علیه و آله)، نسل ایشان، خلفا، پسران آنان و یاران
بزرگ حاکمان و والیان مىباشد و مهمترین حوادث تاریخى، قبیلهاى، ادبى، ایام عرب، امثال عرب
را با تحقیق و ذکر اختلاف و بیان نظر درست آورده است؛ به همین لحاظ کتاب ابنحزم از خشکى
بدور است که مطالعه آن را آسان و روان مىکند و شناخت تاریخى، ادبى و دینى مشخص را افزایش مىدهد.
امتیاز دیگر کتاب جمهره، دقت زیاد آن در پیوند بین قبیلههاى عربى دور افتاده در اندلس و مغرب بهویژه خاندانهاى حکومتگر آنان و ریشههاى اصلى این قبیلهها مىباشد و یاد مکانهایى که این مهاجرین در آنها ساکن شده و توسعه یافتهاند را فراموش نکرده است. و نام این شهرها و علت نامگذارى آنها را معمولا بیان نموده و در این زمینه مورد اعتماد مىباشد.
ابن حزم پس از بیان انساب عرب، اطلاعات عرضه شده را به صورت خلاصهاى گویا آورده است تا دسترسى به شعبههاى قبایل و پیوند بین آنها آسان باشد.
د