نمودار ۴-۳: هیستوگرام باقیمانده استانداردشده ۶۶
نمودار ۴-۴: پراکنش باقیمانده اطراف خط نرمال ۶۶
نمودار ۴-۵: هیستوگرام باقیمانده استانداردشده ۶۸
نمودار ۴-۶: پراکنش باقیمانده اطراف خط نرمال ۶۹
نمودار ۴-۷: هیستوگرام باقیمانده استانداردشده ۷۱
نمودار ۴-۸: پراکنش باقیمانده اطراف خط نرمال ۷۱
چکیده
سرطان از جمله بیماری های مزمنی است که بار ااقتصادی، اجتماعی و روانی سنگینی برای بیمار، خانواده و جامعه به همراه دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش هوش معنوی و ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی و امید به زندگی در بیماران سرطانی میباشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه افراد سرطانی شهر خرمآباد در سال ۹۳بود (۹۰ N=). نمونهی پژوهش شامل ۶۰ فرد مبتلابه سرطان بستری شده در بیمارستانهای شهر خرمآباد بود که بهصورت نمونهگیری تصادفی از بین جامعهی آماری انتخاب شدند. برای جمعآوری دادههای پژوهش از فرم مشخصات جمعیت شناختی، پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف، پرسش نامه امید به زندگی استفادهشده است. برای تحلیل دادههای این پژوهش از آزمون تجزیهوتحلیل واریانس (ANOVA)استفاده شد، و نیز روش این پژوهش از نوع کمی – پیمایشی بوده است. داده های پژوهش نشان داد که رابطه مثبت و معنی دار بین دو مؤلفه هوش معنوی و ذهن آگاهی با حس خود مختاری، رشد شخصی، هدفمندی در زندگی و روابط مثبت با دیگران در بین بیماران سرطانی وجود دارد همچنین نتایج نشان داد که بین دو مؤلفه هوش معنوی و ذهن آگاهی با پذیرش خود و تسلط بر محیط بیماران سرطانی رابطه معناداری وجود ندارد همچنین نتایج نشان داد بین دو مؤلفه هوش معنوی و ذهن آگاهی با امید به زندگی در بیماران سرطانی رابطه معناداری وجود دارد.
کلید واژه: هوش معنوی، ذهن آگاهی، بهزیستی روانشناختی، امید به زندگی، بیماران سرطانی.
فصل اول
کلیات پژوهش
۱-۱ مقدمه
سرطان از دیرباز یک بیماری شناختهشده است. همچنان در ذهن مردم بهعنوان یک بیماری مهلک به شمار میرود. این بیماری از سالها قبل چهره خشن خود را به معرض قضاوت و دید عموم گذاشته و باورها در مورد غیرقابل درمان بودن آن قوت گرفته است. ابتلا به بیماری سرطان و تأیید آن بعد از نمونهبرداری و گزارش آسیبشناسی بحران بزرگی را برای بیمار و خانواده او به همراه دارد. این مشکل بزرگ آرامش خانوادهها را متزلزل میسازد و نگرانیهایی را برای آنها به وجود میآورد؛ اما بهراستی سرطان، بیماری مهلک و خطرناکی است؟ و آیا رفتاری اینگونه خشن و غیرقابل درمان دارد؟ در این پژوهش ضمن بحث درباره بیماری سرطان به بررسی دو روش درمانی هوش معنوی و ذهن آگاهی و تأثیر این دو در بهزیستی روانشناختی و امید به زندگی بیماران پرداخته میشود (تیرگانی، ۱۳۸۷).
۱-۲ بیان مسئله پژوهش
در جهان امروز بیش از ۲۰۰ نوع سرطان شناختهشده است که این سرطانها میتوانند بافتهای مختلف بدن را احاطه کنند. سرطان نوعی بیماری است که در آن سلولها توانایی تقسیم و رشد عادی خود را از دست میدهند و این موضوع منجر به تسخیر، تخریب و فاسدشدن بافتهای سالم میشود (سازمان بهداشت جهانی[۱]، ۲۰۰۷). سرطانهای دوران کودکی مشتمل بر ۱۲ بدخیمی با سببشناسی و آسیبشناسی و میزان مرگومیر متفاوت است، از میان آنها لوسمی و تومورهای مغزی شایعترین بدخیمیهای اطفال میباشند. اگر در کودکی ابتلا به سرطان تشخیص داده شد، باید هر چه سریعتر وی را یک مرکز درمانی مخصوص سرطان فرستاد. با توجه به اینکه از هر ۱۰۰۰۰ کودک فقط یک نفر به سرطان مبتلا میشود برای پزشک مواجهشدن با کودک مبتلابه سرطان غیرمعمول است (هاشمی قربان لو، ۱۳۷۹).
در برخی از سرطانها سلولهای سرطانی از ویژگی غدد درونریز برخوردار هستند و ممکن است با ترشح مواد استروئیدی موجب پیدایش افسردگی عمده در بیماران شوند. همچنین درمانهای سخت همچون شیمیدرمانی و درد ناشی از آنها نیز بر حالت روانشناختی بیماران مؤثر است. اینیک حقیقت است که واکنش افراد نسبت به بیماری خطرناکی همچون سرطان و میزان تحمل آنها نسبت به در د ناشی از درمانهای آن متفاوت است. همچنین روشهایی که بهمنظور کاهش درد در کودکان و بزرگسالان استفاده میشود تفاوت بسزایی دارند (تیرگانی، ۱۳۸۷).
ازجمله متغیرهایی که در افراد سرطانی[۲] دچار مشکل است، بهزیستی روانشناختی[۳] است. ریف[۴] بهزیستی روانشناختی را تلاش فرد برای تحقق تواناییهای بالقوه واقعی خود میداند. این مدل از طریق ادغام نظریههای مختلف رشد فردی (مانند نظریه خود شکوفایی مزلو و شخص کامل راجرز) و عملکرد سازگارانه (مانند نظریه سلامت روانی مثبت جاهودا) شکلگرفته و گسترشیافته است (کامپتون[۵]، ۲۰۰۱).
کودکان مبتلابه سرطان به دلیل درد، ترس و آسیب بدنی ناشی از این بیماری و درمانهایی که با آن روبرو میشوند، ازنظر بهزیستی روانشناختی در سطح پایینتری از کودکان عادی قرار دارند (گروسمن و نیمن[۶]، ۲۰۰۴). مواجه و تجربهی درد در این کودکان به دلایل مختلف ازجمله صدمات ناشی از زمین خوردن، بازیها، خراشها، تزریق واکسنهای متداول، مراقبتهای دندانپزشکی، دیالیز، شیمیدرمانی و… ایجاد میشود.
بهزیستی روانشناختی در مدل ریف و همکاران از شش مؤلفه تشکیلشده اس
برای دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت pipaf.ir مراجعه نمایید. |
ت: مؤلفه پذیرش خود به معنی داشتن نگرش مثبت به خود وزندگی گذشته خویش است. اگر فرد در ارزشیابی، استعدادها، تواناییها و فعالیتهای خود در کل احساس رضایت کند و در رجوع به گذشته خود احساس خشنودی کند، کارکرد روانی مطلوبی خواهد داشت. مؤلفه خودمختاری به احساس استقلال، خودکفایی و آزادی از هنجارها اطلاق میشود. داشتن ارتباط مثبت با دیگران دیگر مؤلفه این مدل به معنی داشتن رابطه با کیفیت و ارضا کننده با دیگران است. مؤلفه هدفمندی در زندگی به مفهوم دارا بودن اهداف درازمدت و کوتاهمدت در زندگی و معنادار شمردن آن است. تسلط بر محیط مؤلفه دیگر این مدل به معنی توانایی فرد برای مدیریت زندگی و مقتضیات آن است. مؤلفه رشد شخصی به گشودگی نسبت به تجربیات جدید و داشتن رشد شخصی پیوسته باز میشود (هوسر، اسپرینگر و پودروسکا[۷]، ۲۰۰۵). کوپر[۸] (۲۰۰۷) شیوع مشکلات بهزیستی روانشناختی را در کودکان سرطانی در مقایسه با گروه گواه بیشتر گزارش کرده است. ابوت و مک کنکی[۹] (۲۰۰۶) در کودکان سرطانی مشکلات روانشناختی از قبیل افسردگی، اضطراب، ناسازگاری اجتماعی، عواطف منفی را گزارش کردهاند.
ازجمله متغیرهای دیگری که در افزایش طول عمر بیماران سرطانی مثمر ثمر است، امید به زندگی میباشد. رابینسون[۱۰] (۱۹۸۳) معتقداست امید یکی از پایههای اصولی توازن و قدرت روانی که مشخصکننده دستاوردهای زندگی است؛ یعنی توانایی باوری که احساس بهتر از آینده که با نیروی نافذ خود، سیستم فعالیتی را تحریک میکند تا سیستم بتواند تجارب نو را کسب کرده و نیروهای تازه را در ارگانیزم ایجاد نماید و درنتیجه امید، انسان را به تلاش و کوشش واداشته و او را به سطح بالایی از عملکردهای روانی و رفتاری نزدیک میکند ویکی از نشانههای سلامت روان است (رابینسون، ۱۹۸۳). سازمان بهداشت جهانی (۲۰۰۷) در تعریف سلامتی، آن را رفاه کامل جسمانی، روانی و اجتماعی فرد و نهفقط بیمار نبودن تلقی میکند.
رویکردهای درمانی مختلفی بهطور گسترده درزمینه درمان و بهبود بخشیدن به بهزیستی روانشناختی و امید به زندگی افراد سرطانی بهکاررفتهاند، یکی از این رویکردها، آموزش هوش معنوی میباشد که در افزایش سلامت روانی و درمان برخی از اختلالات اعصاب و روان میتواند مؤثر باشد. مذهب بهعنوان یک موضوع مهم، اغلب در زندگی افرادی که با سرطان زندگی میکنند مورد غفلت واقعشده است. مواجهه با خیل عظیمی از بحرانهای بهداشتی ممکن است برای افراد سرطانی فرصتی باشد که به اعتقادات مذهبی خود رجوع کرده تابه تبع آن از پیامدهای مثبت در کیفیت زندگی و سازگاری بیشتر با بیماری بهره ببرند (مک کرومیک و همکاران، ۲۰۰۱). مذهب اغلب بهعنوان یک موضوع محوری برای افراد درگیر با بیماریهای مزمن مطرح بوده و بیشتر بیماران مبتلابه سرطان از جنبههای اعتقادی خود در جهت سازگار شدن با بیماری، هوش معنوی یکی از سازههای جدیدی است که به معنای مجموعهای از قابلیتهای فرد در ارتباط با منابع معنوی است که دربردارنده نوع مؤثری از سازگاری و رفتار حل مسئله است (غباری بناب، ۲۰۰۷، سهرابی، ۲۰۰۸). و بالاترین سطح رشد را در حیطههای مختلف شناختی، اخلاقی، هیجانی بین فردی و… شامل میشود و فرد را در جهت هماهنگی با پدیدههای اطرافش و دستیابی به یکپارچگی درونی و بیرونی یاری مینماید (صمدی، ۲۰۰۵). شعبانی و همکاران (۲۰۱۰) نیز بر اساس پژوهش خود بیان نمودند که هوش معنوی در سلامت روان تأثیر دارد.
یکی دیگر از روشهای درمانی که درزمینه درمان، تعدیل هیجانات، عادیسازی پاسخها و آموزش در خصوص واکنشهای روانشناختی طبیعی بر روی کودکان سرطانی اجراشده است و تأثیر بسزایی روی این کودکان داشته آموزش ذهن آگاهی[۱۱] است. آموزشهای درمانی ذهن آگاهی ازجمله درمانهایی است که میتوانند بر بهزیستی روانشناختی کودکان سرطانی مؤثر باشد. ذهن آگاهی، احساس بدون قضاوت و متعادلی از آگاهی است که به واضح دیدن و پذیرش هیجانات و پدیدههای فیزیکی، همانطور که اتفاق میافتند، کمک میکند (براون و راین[۱۲]، ۲۰۰۳). کابات زین[۱۳] (۲۰۰۸) در پژوهشی نشان داد که آموزش ذهن آگاهی با تلفیقی از تن آرامی و مراقبت ذهن آگاهی، یکی از روشهای درمانی مبتنی بر کاهش استرس و رواندرمانی است که در آن بازنمایی ذهنی اشیاء موجود در زندگی که از گواه بلافاصله انسان خارج است، از طریق تنفس و فکر کردن آموزش داده میشود و این روش درمانی موجب ایجاد سلامت روانی و کاهش باورهای غلط در دانش آموزان مبتلابه ناتوانیهای یادگیری میشود. آموزش ذهن آگاهی کاهش درد، باورهای غلط، کاهش سبکهای اسنادی بدبینانه، اضطراب و پریشانی روانشناختی را به دنبال دارد. شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی، نشانههای اضطراب و افسردگی را کاهش مینهد و آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی در بهبود بهزیستی جسمانی، روانی، هیجانی و معنوی، بهبود کیفیت خواب و کیفیت زندگی بالا، لذت بردن از زندگی و نشانههای فیزیکی پایین مؤثر بوده است (ویسر و گریسن[۱۴]، ۲۰۰۸). کیمبرلی، ریچل و لاور[۱۵] (۲۰۱۰) در پژوهشی با عنوان آموزش ذهن آگاهی بر روی بهزیستی کودکان سرطانی نشان دادند که آموزش ذهن آگاهی بهزیستی روانشناختی این کودکان را افزایش مینهد.
با توجه به روند رو به افزایش تعداد بیماران سرطانی در کشور ما که نزدیک به ۲۰ درصد از جمعیت بالغین جامعه به این بیماریها مبتلا هستن
د و از علل مهم مرگومیر محسوب میشود و تأثیری که آموزش هوش معنوی و ذهن آگاهی میتواند در افزایش بهزیستی روانشناختی، شادی، بالا بردن کیفیت زندگی، مقاوم ساختن بیماران ازجمله افراد سرطانی در برابر بیماری و ایجاد امید به زندگی در آنها داشته باشد لازم دانسته شد که در مورد بهزیستی روانشناختی، مسائل روانشناختی، مسائل جسمانی، سلامت روان، شادکامی و کیفیت زندگی بیماران سرطانی شهر خرمآباد پژوهشی انجام شود؛ بنابراین با توجه به تمام موارد ذکرشده برای افراد سرطانی و مشکلات مربوط به زندگی آنها که آینده این افراد را رقم میزند، بنابراین سؤالی که این تحقیق درصدد پاسخ دادن به آن است عبارت است از: آیا آموزش هوش معنوی و ذهن آگاهی در افزایش بهزیستی روانشناختی و امید به زندگی افراد سرطانی مؤثر میباشد؟
۱-۳ ضرورت و اهمیت پژوهش
بیماریهای مزمن و ناتوانکننده که امروز تحت عنوان «بیماریهای مدرن» یا «امراض جدید زندگی» قلمداد میشوند از مهمترین عوامل مرگومیر در جهان محسوب شده و قابلدرمان نمیباشند. افزایش پیشرونده در بروز و شیوع این بیماریها در سراسر جهان و بالا بودن میزان مرگومیر و افزایش روزافزون هزینههای مراقبت از این بیماران و بهخصوص ماهیت زیستی، روانی و اجتماعی داشتن آنها موجب شده که متخصصان در برخورد با این بیماران از توجه صرف به یکی از ابعاد زیستی، روانی و اجتماعی پرهیز نموده و سعی نمایند که توجه کلی و سهبعدی داشته باشند. امروزه صدها پژوهش انجامگرفته در روانشناسی سلامت، علاوه بر تأیید نکته فوق، بیشترین توجه را به عوامل روانی اختصاص داده و بر این نکته تأکید میکنند که بدون در نظر گرفتن عوامل روانی، مداخلات معمول چندان پاسخگو نخواهد بود (پوستال، ۲۰۰۲).
آگاهی نسبت به این واقعیت که اختلالات و ناراحتیهای جسمی میتوانند موجب ابتلای افراد را به انواع گوناگون بیماریهای روحی و روانی را فراهم آورند و از طرف دیگر بیماریهای روانی و روحی از قبیل اضطراب، افسردگی و… منجر به اختلالهای رفتاری، کاهش فعالیتهای اجتماعی، همچنین موجب بیماریهای جسمی نیز بشوند، درنتیجه مشکلات سلامت روانی بهطور معناداری در اتلاف هزینهها، عدم سلامت جسمی، ناتوانی و مرگومیر زودرس، بیعلاقگی نسبت به کار، کاهش فعالیت در محیط کار، غیبت از کار، کاهش بهرهوری، خسارت و ضرر اقتصادی و درنهایت کاهش عملکرد کلی فردو بهزیستی روانشناختی و تابآوری پایین افراد مؤثر میباشد و از طرف دیگر حل مسئله اجتماعی و ذهن آگاهی افراد نهتنها بهعنوان محافظی در برابر بیماریهای جسمانی و روانی محسوب میشود و موجب افزایش توان افراد در عرصههای مختلف اجتماعی و روانی و جسمانی آنها میشود بلکه بهطور مستقیم بهزیستی روانشناختی و تابآوری آنها را تحت تأثیر قرار داده و موجب بهزیستی روانشناختی و تابآوری بالا در آنها میگردد (پوستال[۱۶]، ۲۰۰۲).
بنابراین با توجه به روند رو به افزایش تعداد بیماران سرطانی در کشور ما که نزدیک به ۲۰ درصد از جمعیت بالغین جامعه به این بیماریها مبتلا هستند و از علل مهم مرگومیر محسوب میشود و تأثیری که آموزش هوش معنوی و ذهن آگاهی میتواند در افزایش بهزیستی روانشناختی، تابآوری، شادی، بالا بردن کیفیت زندگی، مقاوم ساختن بیماران جسمانی ازجمله افراد سرطانی در برابر بیماری و ایجاد امید به زندگی در آنها داشته باشد لازم دانسته شد که در مورد بهزیستی روانشناختی، تابآوری، مسائل روانشناختی، مسائل جسمانی، سلامت روان، شادکامی و کیفیت زندگی بیماران سرطانی شهر خرمآباد پژوهشی انجام شود.
۱-۴ اهداف پژوهش
۱-۴-۱ هدف اصلی
تعیین اثربخشی هوش معنوی بر میزان بهزیستی روانشناختی بیماران سرطانی.
تعیین اثربخشی آگاهی ذهنی بر میزان بهزیستی روانشناختی بیماران سرطانی.
تعیین اثربخشی هوش معنوی بر میزان امید به زندگی بیماران سرطانی.
تعیین اثربخشی آگاهی ذهنی بر میزان امید به زندگی بیماران سرطانی.
۱-۴-۲ اهداف فرعی
تعیین اثربخشی هوش معنوی و ذهن آگاهی بر حس خودمختاری بیماران سرطانی .
تعیین اثربخشی هوش معنوی و ذهن آگاهی بر رشد شخصی بیماران سرطانی .
تعیین اثربخشی هوش معنوی و ذهن آگاهی بر هدفمندی در زندگی بیماران سرطانی .
تعیین اثربخشی هوش معنوی و ذهن آگاهی بر روابط مثبت با دیگران بیماران سرطانی .
تعیین اثربخشی هوش معنوی و ذهن آگاهی بر پذیرش خود بیماران سرطانی .
تعیین اثربخشی هوش معنوی و ذهن آگاهی بر تسلط بر محیط بیماران سرطانی .