شکل (۱-۱):مراحل انجام تحقیق
فصل دوم:
ادبیات نظری و پیشینه تحقیق
بخش اول
استرس و استراتژی های مقابله:
۲-۱)مقدمه:
گروهی از صاحب نظران رفتار سازمانی استرس یا فشار روانی را بیماری شایع قرن نامگذاری کردهاند شاید هم براستی دوران ما عصر فشارهای روانی است. دورهای که در آن انسان بشر از هر زمان دیگر در معرض عوامل فشارزا قرارگرفته و مسائل ومشکلات بیشماری از هر سو او را احاطه کرده است. این فشارها به طور حتم با پیچیدگی روز افزون سازمان ها و گسترش تفکیکها، ابزارها و دیگر ابعاد سازمان در صورت عدم برنامه ریزی صحیح و مناسب، افزایش هم مییابد.
فشار روانی یا استرس که واژه اصلی آن ریشه در زبان لاتین دارد در قرن هفدهم میلادی بسیار متداول بوده و به بعضی سختی، دشواری، فلاکت و محنت به کار رفته است. در اواخر قرن هجدهم معنی آن به نیرو، فشار، زور و تلاش بسیار متغیر یافته است ( تیموری، ۱۳۸۳).
فشار روانی برای افراد مختلف معانی متفاوتی دارد اختلاف نظر در مورد فشار روانی در پاسخهایی که مدیران به یک سوال مشابه تحت عنوان «منظور از اصطلاح فشار روانی یا استرس چیست» این موضوع را تائید می نماید. در این رابطه متداولترین جوابهایی که به این پرسش داده شده است عبارت بودند از: کار بسیار زیاد و زمان کم برای انجام آن احساس اضطراب و دلهره، فشار روحی و جسمی بسیار زیاد، فشارهای عاطفی احساسی، هیجانی، احساس خستگی، حساسیت و تحریک پذیری بوده است. فشارروانی را عکسالعمل فرد به عوامل جدید تا تهدید کننده در محیط کاری تعریف کردهاند ( تیموری، ۱۳۸۳).
فشار روانی را پاسخی دانستهاند که فرد برای تطبیق با یک وضعیت خارجی متفاوت با وضعیت عادی به صورت رفتاری، روانی، جسمانی از خود نشان میدهد. همچنین فشار روانی را مجموعه واکنشهای عمومی انسان نسبت به عوامل ناسازگار و پیشبینی نشده خارجی یا داخلی از میان برود ایجاد فشار روانی میکند.
فشار روانی دارای آثار جسمانی نیز هست و از این طریق هم به سازمان صدمات شدیدی وارد میآید.
۲-۲)مبانی نظری استرس
استرسهای حاد نیروی انسانی سازمان را ضایع میکند و هدف سازمان را دستخوش تزلزل میسازد. افرادی که دچار استرس میگردند توان مقابله با آن را از دست میدهند ، از جهات جسمانی و رفتاری دچار آسیب میشوند و بدین ترتیب است که استرس در سازمان همچون آفتی نیروها را تحلیل می برد و تلاش ها و فعالیتها را عقیم میسازد. ( تیموری، ۱۳۸۳)
هر چند استرس یا فشار روانی به شکلهای مختلفی تعریف شده است اما زمینه مشترک همه آن تعاریف این است که علت ایجاد فشار عصبی وجود محرکی به صورت فیزیکی یا روانی است که فرد به طریق خاصی نسبت به آن عکسالعمل نشان می دهد. فشار روانی دارای پیامدهایی نظیر میباشد اگر فشار روانی مثبت باشد ممکن است نتیجه آن فعالیت فعالیتجدیت و انگیزش بیشتر باشد. البته آنچه بیشتر مورد توجه میباشد پیآمدهای منفی فشار عصبی است. همان طور که ملاحظه میشود بیشترین عوامل از درون هستند. به عنوان مثال استفاده از مشروبات الکلی یکی از پیآمدهای فردی فشار عصبی است در حالی که این مشکل از پیآمدهای سازمانی فشار عصبی نیز میباشد زیرا ممکن است به طور مستقیم بر عملکرد سازمان اثر بگذارد هر چند دستهبندی پیآمدها تا حدودی اختیاری به نظر میرسد ولی باید توجه داشت که هر پیآمدی بر حسب عامل ایجاد کننده اولیه خود دسته بندی شده است. بنابرآنچه که گفته شد پی آمدهای فردی نتایجی هستندکه عمدتاً بر فرد اثر می گذارند هر چند ممکن است سازمان نیز به طور مستقیم یا غیر مستقیم از این پی آمد متاثر شود ولی این فرد است که بهای اصلی آن را میپردازد.
فشار روانی پیآمدهایی نیز دارد که اثر مستقیم تری بر سازمان دارد یکی از این پیآمدهای واضح فشار روانی شدید کاهش عملکرد مناسب و درست است این کاهش در مورد کارگران اجرایی به صورت کیفیت ضعیف کار، افت بهرهوری متجلی میگردد کنارهگیری نیز میتواند نتیجه فشار روانی باشد که مهمترین آنها عبارتند از: غیبت ، استعفا و ترک کار پی آمدهایی فشار روانی که هم بر فرد و هم بر سازمان اثر میگذارد فرسودگی یا تحلیل رفتگی است و هنگامی بوجود میاید که فرد احساس کند فشارهایی خیلی زیاد را تحمل میکند و منابع رضایت شغلی خیلی کم میباشد ( الوانی، ۱۳۷۱).
نتیجه طبیعی فشارهای روانی فردی برای سازمان کاهش کارایی است کارکنان که با فشارهای روانی دارای نرخ بالاتر تاخیر، غیبت و ترک خدمت هستند کارایی آنها نیز هم از نظر کمی و هم از نظر کیفی کاهش یافته و تعداد حوادث و شکایات افزایش مییابد. بدیهی است که این گونه کارکنان دارای روحیه ای پایین انگیزش کم و رضایت شغلی بسیار ضعیف هستند به طور خلاصه کارکنانی که فرسودگی و استهلاک را در خود تجربه میکنند هیجان قبلی را برای کار از دست داده در بسیاری از موارد کار و شغل خود را رها میکنند ( جزنی، ۱۳۷۸)
این روزها موضوع فشار روانی ناشی از کار و زندگی در بیان عامه مردم متخصصان آموزشی، مددکاران، متخصصان بهداشت دانشمندان علوم رفتاری ومدیریت بسیار رایج بوده و در راس امور قرار دارد.
پژوهشگران عمدتاً به چگونگی ایجاد فشار روانی و نحوهای که افراد از نظر فیزیولوژیکی و روانی در موقعیتهای فشار زا واکنش نشان میدهند
دانلود متن کامل پایان نامه در سایت jemo.ir موجود است |
توجه دارند زمانی که این عوامل شناسایی شد سازمان ها باید قادر به کنترل این محرکهای فشار زا باشند زیرا آنها ایجاد اضطراب و نگرانی کرده نهایتاً بر هدفهای کلی سازمان آسیب وارد خواهند کرد افزون بر آن شناسایی به موقع و کنترل فشار روانی ممکن است منتهی به افزایش کارایی ، خلاقیت و رضایت خاطر کارکنان گردد ( جزنی، ۱۳۷۸)
علاوه بر آنچه که دیگران میتوانند برای فرد در محیط کار و خانه انجام دهند ضروری است تا هر کس که فشار زندگی را بر خود احساس میکند و در این زمینه تجربه فردی دارد دست به کار شده و به خود کمک کند.
سازمانها و موسسات میتوانند سنگ زیربنای سلامتی بیشتر و بهزیستی را بنانهد، اما این به عهده خود افراد هست که از این فشارها بکاهند یا اینکه شیوه و روش فرد را تغییر دهند و از این طریق به فرد کمک کنند و به عبارت دیگر تا زمانی که خود نقش فعالی در روند پیشگیری از ایجاد فشار و مقابله با آن به عهده نگیرد سیاستها و روشهایی که سازمان ها در پیش میگیرند بهره و نتیجه کلی در پیخواهد داشت.
مشاغل را بر حسب فشار روانی به چهار دسته تقسیم مینمایند:
۱ـ مشاغل فعال
آنهایی هستند که فرد به هنگام کار تحت فشار زیادی قرار میگیرد ولی برای حل مسئله فرصتهای زیادی دارد. چنین به نظر می رسد که ساعتهای انجام کار طولانی میشوند ولی این زمان در اختیار فرد است. برای مثال پزشکان، مهندسین، مدیران اجرایی و سایر افراد حرفه ای دارای مشاغل فعال هستند.
۲) مشاغل با فشار اندک
مشاغلی هستند که فرد را تحت فشار زیادی قرار نمی دهند و او به هنگام تصمیمگیری تحت هیچگونه فشار روانی نیست. برای مثال در آمریکا اعضای هیات علمی دانشگاهها که از نظر استخدامی به صورت قطعی و رسمی درآمدهاند تعمیر کاران و هنرمندان موفق از جمله کسانی هستند که به کارهای با فشار پایین مشغولند ( ابذری، سرایداریان، ۱۳۷۶)
۳ـ مشاغل غیر غعال
کسانی که به چنین کارهایی می پردازند نباید از مهارت بالایی برخودار باشند و به مغز و فکر خود هم فشار زیادی وارد نمیآورند. چون نمی خواهند مسئلهای را حل کنند یا تصمیم مهمیبگیرند.
کسانی که به چنین کارهایی مشغولند نباید لزوماً دارای خلاقیت و ابتکار عمل باشند برای مثال نگهبانان و کسانی که صورتحساب می نویسند متصدی این گونه مشاغلاند (ابذری، سرایداریان، ۱۳۷۶)
۴ـ مشاغل با فشار بالا
کسانی که به چنین کارهایی مشغولند به هنگام کار تحت فشار زیادی قرار می گیرند میدان زیادی برای ابراز نظر یا تصمیمگیری ندارند. این افراد باید ساعت های زیادی کار کنند و مقررات دقیقی را اجرا نمایند و نمی توانند برای رفع نیازهای شخصی خود وقت زیادی صرف کنند برای مثال متصدی تلفن، کارگر خط مونتاژ و پرستاران نمونه کسانی هستند که به هنگام کار تحت فشار بالای قرار میگیرند نتایج بدست آمده از تحقیقات نشان میدهد هرچه محدودهای که یک شغل معین در آن اتخاذ تصمیم ، قانون گذاری، خط مشیگذاری، آگاهی از مواد و مصالح، مبادله مکرر اطلاعات با دیگران شرایط کاری نامناسب و نامطلوب و انجام وظایف فاقد ساختار بیشتر و گستردهتر باشد امکان ایجاد فشار روانی بیشتر خواهد بود. بنابراین صرف نظر از توجه به وظایف خاصی که فرد انجام میدهد هر شغلی که بیشتر دارای چنین خصوصیاتی باشد، میزان فشار روانی که در بین دارندگان اینگونه مشاغل ایجاد میشود نیز بیشتر خواهد بود.
اگر شغل غیر فعال باشد آزادی عمل در تصمیم گیری در مورد آن کمتر و فشار شغلی آن نیز کمتر میباشد و هر چه شغلی فعال باشد آزادی عمل در تصمیمگیری در مورد آن زیادتر و فشار شغل آن نیز زیادتر خواهد بود.
۲-۳)تاریخچه فشار روانی (استرس)
فشار روانی یا استرس چیست؟
استرس از نظر لغوی از کلمه لاتین استرینجر به مفهوم به هم رفتن و منقبض شدن گرفته شده است. در زبان انگلیسی این اصطلاح لااقل از قرن یازدهم میلادی متداول بوده و به عنوان فشار بدنی کاربرد عام داشته است. در اوایل قرن هفدهم میلادی استرس با مفهوم سختی کار و عذاب شغلی به کار میرفت و در سالهای آخرین هجدهم با موضوعهایی از قبیل فشارکار، زور و اجبار کاری، فشار فکری و کوشش زیاد مترادف بوده است و در زبان فارسی استرس را «تکانههای عصبی» «فشار روانی» «تنیدگی» آوردهاند.